تشکیل پیروان برای اعلان سلطنت الهی

بعداً مولا عیسی ﵇ از میان پیروان خود هفتاد تن دیگر را تعیین کرد و دو دو نفر را قبل از خود به آن شهرها و جاها فرستاد، که او ﵇ عازمش بود. به آنها فرمود: حاصلات فصل زیاد است، ولی کارگران کم هستند. پس به این خاطر به مالک فصل دعا کنید، که به خاطر درو کردن حاصلات فصل خود کارگران بفرستد. حالا شما بروید و به یاد داشته باشید که من شما را مثل بره ها میان گرگها میفرستم. همراه خود نه پول، نه کیسه و نه جورۀ اضافی چپلی ببرید. شما که در راه میروید، همراه با کسی در احوالپرسی خود را مشغول نکنید. وقتیکه داخل کدام خانه شدید، نخست به اعضای خانواده سلام دهید. اگر در آن خانه کسی لایق این دعای سلامتی بود، پس او سلامتی پیدا میکند. اگر نبود، پس سلامتی دوباره به شما بر خواهد گشت. خانه به خانه نروید! در یک جای بمانید! چیزی را که اعضای خانه برای تان میدهند، آنرا بخورید و بنوشید، به خاطریکه مزدور حق مزد گرفتن را دارد. در هر شهری که از شما پذیرایی شد، هر چیزی که میزبان پیش روی تان گذاشت بخورید! به مریضان آنجا شفا دهید و برای شان بگویید، که حالا سلطنت الهی به شما نزدیک شده است. ولی اگر به شهری داخل شدید و مردم آنجا از شما پذیرایی نکردند، پس در سر راه اعلان کنید که «گرد و خاک شهر تان را که بر پاهای ما نشسته است، میتکانیم. شما میدانید و کار تان! مگر این سخن را به یاد داشته باشید که سلطنت الهی به شما نزدیک شده است.»

بعد از چند مدت آن هفتاد تن پیرو با بسیار خوشی از سفر برگشتند و به عیسی ﵇ گفتند: مولا، ما که نام شما را یاد کنیم، حتی جنیات هم اطاعت ما را میکنند!

عیسی ﵇ برای شان فرمود: بلی، من شیطان را دیدم که مانند الماسک سریع از آسمان افتاد. ببینید! من به شما این اختیار را داده ام، که مارها و گژدمها را زیر پا کنید و بالای تمام قدرتهای شیطان غالب شوید و هیچ چیز به شما هیچ گونه ضرر نخواهد رساند. باز هم به این خوش نشوید، که جنیات تابع تان هستند، بلکه به این خوش شوید، که نامهای تان در ردیف بهشتیان ثبت شده اند.