عیسی ﵇ به یک شخص که به مرض جلدی ناپاک کننده مبتلا بود شفا میدهد

روزی عیسی ﵇ به یک شهر تشریف برد. در آنجا شخصی به مرض جلدی ناپاک کننده مبتلا بود. این مرض تمام وجودش را فرا گرفته بود. وقتی این شخص عیسی ﵇ را دید، خود را به پاهایش انداخت و برایش زاری کرد: مولا! اگر تو بخواهی، مرا از این مرض ناپاک کننده پاک کرده میتوانی.

عیسی ﵇ دست خود را بر وی کشید و فرمود: بلی! من میخواهم، از مرض پاک و صحتیاب شو!

در همان لحظه بیماری این شخص دور شد. عیسی ﵇ برایش فرمود: در بارۀ این واقعه به کسی نگو. نخست به بیت المقدس برو و خود را به امام نشان بده، تا او شفا یافتن و پاک بودن ترا تصدیق کند. سپس آن قربانی ها را انجام بده، که در شریعت موسوی حکم شده است. با این کارها به مردم واضح خواهد شد، که تو پاک شده ای و در جامعه دوباره زنده گی کرده میتوانی. *

اما با وجود این، عیسی ﵇ بیشتر مشهور شد و گروه گروه مردم نزدش می آمدند، که پیام الهی را بشنوند و از امراض شفا یابند. در کنار این مصروفیتها عیسی ﵇ بعضی اوقات به بیابان تشریف میبرد و با ﷲ ﷻ راز و نیاز میکرد.

* از روی شریعت موسوی اگر کسی به این مرض جلدی مبتلا میبود، او ناپاک شمرده میشد و اجازۀ زنده گی در بین اجتماع را نداشت. در صورت شفا یافتن باید نزد امام خانۀ خداوند ﷻ مراجعه میکرد، تا او شفا یافتنش را تصدیق میکرد و بعد یک سلسله مراسم و قربانی ها را انجام میداد، تا آن شخص از روی شریعت دوباره پاک شمرده میشد و سپس اجازۀ زنده گی در بین مردم برایش داده میشد.