یحیی ﵇ به گفتن حق حبس میشود
همین قسم یحیی ﵇ به مردم نصیحت زیاد میکرد و مژدۀ آمدن المسیح را میداد. مردم گفتند: ما چی کنیم؟
یحیی ﵇ برای شان فرمود: اگر کسی دو پیراهن دارد، یکی را برای آن کس بدهد که هیچ پیراهن نداشته باشد. و همینطور اگر کسی نان دارد، با مساکین تقسیمش کند.
در این وقت محصول گیرنده گان نیز به خاطر غوطۀ مقدس نزد یحیی ﵇ رسیدند و گفتند: استاد! برای ما چی کار لازم است؟
یحیی ﵇ برای شان فرمود: از آن مقدار مالیه که در قانون برای تان تعیین گردیده، زیاد نگیرید!
سپس بعضی عساکر سؤال کردند: ما چی کنیم؟
یحیی ﵇ برای شان فرمود: از کسی به زور پول نگیرید، بالای مردم تهمت دروغین نبندید و به معاش خود قناعت کنید!
یک روز یحیی ﵇ حاکم ولایت گلیل هیرود انتیپاس را تقبیح کرد، به خاطریکه حاکم با خانم برادر خود هیرودیه عروسی کرده بود، در حالیکه برادرش زنده بود. علاوه بر این هیرود انتیپاس اعمال بد دیگری هم داشت، که یحیی ﵇ آنرا تقبیح میکرد. به آن اعمال بد هیرود انتیپاس یکی دیگر هم افزوده شد، و آن اینکه یحیی ﵇ را به زندان انداخت.